دختران مستعدی که شانس دیده شدن ندارند
باور کنید اگر فقط از ده نفر طرفدار فوتبال بپرسید که سه روز قبل در فوتبال کشور چه اتفاقی افتاده، احتمالا به کنار گذاشتن و برگشتن سیامک نعمتی، نبودن سیستم کمک داور ویدئویی در فوتبال، بازی جنجالی پرسپولیس و فولاد و خیلی خوشبینانه به متن تشکرآمیز کیروش اشاره میکنند.
دختران مستعدی که شانس دیده شدن ندارند
شاید در نقد بیتوجهی مدیران فدراسیون فوتبال به فوتسال یا فوتبال زنان عدهای باور داشته باشند که شرکت در یک تورنمنت چهار جانبه آنقدر مهم نیست که قرار باشد هواداران فوتبال از آن با خبر شوند. اما اینکه چه مولفههایی اهمیت یک مساله را تعیین میکنند به نگاه سیاستگذاران و تصمیمگیران یک رشته ورزشی باز میگردد. آیا تا به حال فوتسال و فوتبال زنان از همان امکانات و توجهی که به فوتبال مردان میشود بهره بردهاند؟ آیا میزان پاداش دریافتی آنها و یا حتی دستمزدی که میگیرند با فوتبال مردان برابر است؟ از دنیای بیرون مرزها صحبت نکنیم. بی-عدالتی جنسیتی نه فقط در ورزش که در تمام بخشهای جوامع بشری ملموس است. بله در این موضوع که برابری و یکسانی وجود ندارد شکی نیست. اما مشکل اینجاست که ما از همان حداقلها هم بیبهرهایم. امکانات تیمهای فوتبال زنان را نگاه کنید. بگذارید یک مثال ساده بزنیم. ساعت بازیهای لیگ فوتبال زنان را ببینید. کدام مسابقه فوتبالی سر ظهر برگزار میشود؟ تا به امروز کدام تیم باشگاهی این توان را داشته که مثل تیمهای مردان «بریز و بپاش» انجام دهد. چرا تیمهایی مثل استقلال و پرسپولیس را ملزم نمیکنند که در فوتبال و فوتسال زنان هم تیمداری کنند؟ بله خبر داریم که همین دو تیم در گذراندن امور تیمهای بزرگسالانشان ماندهاند و «هشتشان در گرو نهشان» است. ولی آیا فوتبال و فوتسال زنان شایسته اندکی از این هزینهها برای بهبود شرایط موجود نیستند؟ فراموش نکردهایم پاداش قهرمانی در آسیا را وقتی بعد از دو سال به ملیپوشان پرداخت کردند که هم پول ارزش روزش را از دست داده بود و هم مالیات آن را کسر کرده بودند. برای همین قهرمانی چند روز قبل پاداشی در نظر گرفته شده؟ آیا برای مسابقات کافا اردوی تدارکاتی برگزار شد؟ فروزان سلیمانی سرمربی این تیم میگوید که تیمش تنها سه روز اردوی تدارکاتی داشته است و از دو بازی اول برابر تاجیکستان و قرقیزستان به عنوان مسابقه تدارکاتی بهره بردهاند تا بتوانند ازبکستانی که سه ماه است اردو دارد را شکست دهند. اینکه بگوییم صحبت درباره چرایی حال و روز فوتبال و فوتسال زنان یک موضوع «نخنما» و قدیمی است به همان نگاه جنسیتزدهای بر می-گردد که از ابتدای شکلگیری این دو رشته در کشور وجود داشت. از همان اواسط دهه ۷۰ که در سالن مستعمل و قدیمی حجاب مسابقات فوتسال زنان برگزار میشد و بازیکنان مجبور بودند گاهی اوقات از زیر سقفی که آب از آن سرازیر بود رد شوند تا توپ را به دروازه حریف برسانند با حداقل ساخته شد، پا گرفت و امروز به لطف استعدادهای ذاتی میتواند قهرمان شود. چه استعدادهایی در همان سالها دور هم جمع شده بودند و به هر شکلی بود مسابقات را برگزار میکردند و اجازه ندادند که این علاقه و تداوم بیسرانجام باقی بماند. آیا تعهد مسوولان فدراسیون فوتبال طی دو دهه در قبال این علاقه و پیگیری و تحمل سختیهای زنان برابر با آنچه گذشته بوده است؟ بدون شک جواب منفی است، چون آنها فوتبال و فوتسال در بخش زنان را خیلی جدی نگرفتند و نگرفتهاند. نواب رییسی که تا به امروز در فدراسیون فوتبال به عنوان بازویی برای تصمیمگیری در خصوص مسائل فوتبال حضور داشتهاند، بیشتر نقش یک کارمند ساده و «بله، چشمگو» را بازی کردهاند تا نایبریسی که با شجاعت و قدرت مقابل تمام مردان فدراسیون قرار بگیرد و مطالبات بخشی از جامعه فوتبال کشور را طلب کند.
رسانهها هم خیلی اهمیتی به فوتبال زنان ندادهاند. همان دو دهه قبل که از آن صحبت شد، برای نوشتن یک خبر بیشتر در روزنامه باید ساعتها به سردبیر التماس میکردیم. در ذهن رسانه آن زمان ورزش زنان مَحلی از اعراب نداشت چه برسد به اینکه یک خبر بیشتر چاپ شود. ولی اینکه امروز هم با بودن فضای مجازی و تغییر نسبی دیدگاهها همچنان «ته ماندههای» همان تفکر باقی است جای نگرانی دارد. همین بیتوجهیها هم مزید برعلت شد که در بین رشتههای ورزشی که زنان در آن فعالیت دارند، فوتبال و فوتسال بیشتر به حاشیه رانده شوند. به نظر آنقدر که ما فکر میکنیم فوتبال و فوتسال زنان مثل گذشته حساسیتبرانگیز نیست. آنچه که باعث شده آنها در سکوت و بیخبری حرکت کنند بهتوجهی همه ربط دارد وگرنه خودشان که استعداد و علاقه و پشتکار دارند. این موفقیتها که در فوتسال هم به دلیل قدمت، بیشتر اتفاق میافتد ناشی از یک مدیریت بلندمدت و برنامهریزی کلان در فوتسال زنان نیست. همانطور که همیشه مدعی هستیم در کوچه و پس کوچههای هر شهر و استانی فوتبالیستهای مستعد داریم باید باور کنیم که دختران مستعدی هم هستند که شانس دیده شدن ندارند وگرنه آنها از آن جنس هم زیاد داریم. ما همیشه ورزش را فقط مردانه و در قالب تیمهای مردانه، ورزشکار مرد و کلا در مجموعهای با ساختار شکلیافتهای از مردان دیده که از مدیران در راس آن گرفته تا ورزشکارش را مردها تشکیل میدهند. چهار سال قبل تیم ملی فوتبال زنان ایران در جام ملتهای آسیا که در اردن برگزار شد غایب بود. اصلا به این رقابتها صعود نکرده بود. مدتی هم از رنکینگ فیفا خارج شده بود، امسال هم به جام ملتهای آسیا نرفته، چون باز هم از رسیدن به این بازیها «جا» مانده است. آیا اینقدر که انتخاب سرمربی برای تیم ملی مردان دغدغه مدیران فوتبال است، غیبت تیم ملی فوتبال زنان هم به اندازه نگرانکننده است. البته که نه. وقتی برای نتایج بازی-های جامجهانی کسی عذرخواهی نمیکند بدون شک درباره نتایج تیم ملی فوتسال و فوتبال زنان هیچکس عذرخواهی نخواهد کرد. شاید اصلا یادشان نیست که زنان هم فوتبال و فوتسال بازی میکنند.
خبرنگار:افسون حضرتی
عکس:محمد دشتی